1- دانشجوی دکتری، گروه تاریخ، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج، ایران.
2- استادیار، گروه تاریخ، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج، ایران (نویسنده مسئول). ، m.sheikhahmadi@gmail.com
3- استادیار، گروه تاریخ، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج، ایران.
چکیده: (1097 مشاهده)
لازمه بحث در مورد قدرت سیاسی، داشتن گریزی انتقادی به گذشته است و موضوع پژوهش حاضر بررسی منشا قدرت سیاسی از دید گاه دو اندیشمند دوره میانه است که یکی؛ عقل و دانش را مقدم بر اراده و عمل می داند و دیگری معتقد به تقدم قدرت و اراده بر عقل و دانش است. این تحقیق با هدف پاسخ به چیستی منشاء قدرت از دید فارابی و ابن خلدون و چگونگی رابطه ی آن با مشروعیت می پردازد که به روش توصیفی _ تحلیلی و استناد به مدارک کتابخانه ای به انجام رسیده است.
از یافته های این پژوهش چنین بر می آید که قدرت از دید فارابی از اعتبار بالایی برخوردار است که در قالب اصطلاح « تمکن و تحفظ» مطرح نموده و به دو نوع قدرت مطلقه و ناقصه مبتنی بر مشروعیت اشاره می کند. وی قدرت واقعی را از آن خدا می داند که بواسطه فیلسوف نبی و جانشینانش تحت هر شرایطی بر سایرین اعمال می شود. در حالی که ابن خلدون در این زمینه معتقد به دو جنبه اجتماعی و دینی است که در مفهوم عصبیت خلاصه می شود و البته عصبیت قومی را بر عصبیت دینی رجحان می دهد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1402/9/20 | پذیرش: 1402/11/14 | انتشار: 1402/12/25